نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد!!!
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت!
ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش!
و او یک ریز و پی در پی دم گرم خویش را در گلویم سخت بفشارد...
و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد...
بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را!!!
|